الینای مامان

سلام گلم تو این پست می خوام از پوشک گرفتنت برات بگم بالاخره پروژه از پوشک گرفتنت که به نظر خیلی سخت ولی خیلی خیلی آسون بود زود به اتمام رسید چون یه بار بعد دو_ سالگی خواستم از پوشک بگیرمت که موفق نشدم هفته اول بهتر بودی ولی بعدش روز به روز پسرفت می کردی دیگه اتاقی نمونده بود که شما  خیس نکرده بودی هر هفته به امید اینکه بهتر می شی به تلاشم ادامه میدادم  تا یک ماه ولی هیچ نتیجه ای نداشت این هم چند تا عکس از این دورانت که رو صندلی جیشت نشستی   تنها فایدش این بود که دایره کشیدن رو یاد گرفتی چون دوست نداشتی رو صندلی بشینی به بهانه نقاشی می بردمت, دایره و ...

 اوایل خرداد 93 الینا جون و بهسا جون بعد به قول خودت سر بازی(سرسره بازی) قطار سواری رو خیلی دوست داری هر وقت می ریم دریا سوار می شی ...

عکس از بعد از تحویل سال93 سفره هفت سینمون اینجا داشتم ازت فیلم میگرفتم که یه هو رفتی تو اتاق خودت با این کلاه برگشتی جلو من ژست گرفتی   اینم از کشفیات خودته وقتی داشتی خمیر دندون می زدی گفتی مامان ببین منم غافلگیر شدم وکلی خندیدم شدیدا گرمایی هستی دوست داری بدنت رو به جاهای سرد بزنی نی نی که بودی که رو سرامیک مینشستی از وقتی هم که راه افتادی یا شکمت رو میذاری رو پله آشپزخونه(دمر می خوابی) یا رو سرامیک حال یا شکمت رو می چسبونی به دیوار که تو این عکسه با نمک من عاشقتم         ...

ایشالله صد و بیست ساله بشی عسلم  ...